البته ما مردم ایران پس از گذشت چهار سال از مناقشه پرحجم هستهای دیگر به زیستن در بحران و مناقشه عادت کردهایم. و این را هم میتوانیم بفهمیم که هر چقدر قدرتمندتر میشویم بحرانهایمان هم قویتر میشوند چرا که دشمنان بیش از پیش از ما بیمناک میشوند. بنابراین انتظار اینکه مثل جنگ تحمیلی یک روزی پرچم صلح بطور کامل بلند شود و همه آرام بگیرند انتظار بیهودهای است، شاید بهتر باشد بگوییم پرونده هستهای هرگز بسته نخواهد شد. اما چند روز پیش شاهد یک گام مهم به جلو برای ایران بودیم. ارسال سوخت هستهای به ایران در حقیقت اتمام پروژه تهدید نظامی خواهد بود. چرا که فرض گزینه نظامی توانایی آمریکا برای درهم کوبیدن ایران پیش از دستیابی به سلاح هستهای بود در حالی که اکنون در تئوری ایران با استفاده از سوخت هستهای که دریافت کرده است قادر به تولید سلاح هستهای هست اگرچه چنین کاری را انجام نخواهد داد. این انتقال پایانی بر تبلیغات در زمینه بمباران نیروگاه بوشهر توسط اسراییل نیز خواهد بود چرا که اکنون بمباران این نیروگاه با وجود سوخت رادیواکتیو در درون آن مساوی با فاجعه زیستمحیطی بینالمللی با صدها هزار کشته خواهد بود.
از سوی دیگر، اگرچه روز 26 آذر بعنوان روز ورود سوخت هستهای به ایران معرفی شد اما گمان میکنم ارسال چنین محموله حساسی زمانبرتر از آن است که ظرف یک روز صورت گرفته باشد. محمولههای هستهای هرگز با هواپیما حمل نمیشوند و معمولا از قطار یا حرکت جادهای با سرعت فوقالعاده آهسته برای انتقال آنها استفاده میشود. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که ارسال سوخت هستهای درست پس از بازرسی آژانس از سوخت در روسیه در یک ماه گذشته آغاز شده است. در پرتو چنین فرضی بهتر میتوانیم به علت انتشار گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا درست یک هفته پس از مهر و موم سوخت اتمی در روسیه توسط آژانس پی ببریم. در حقیقت آمریکا زمانی که مطلع شد سوخت به ایران وارد شده است مجبور شد دست پیش را بگیرد که پس نیفتد و چه بسا اعلام آغاز ورود سوخت به ایران با توافق روسیه و آمریکا تا جایی به تاخیر افتاده باشد که آمریکا زمینهسازی داخلی و بینالمللی برای همراه نشان دادن خود را به اتمام رسانده باشد. تا پیش از اطلاع یافتن از ارسال سوخت به ایران، برای اکثر ما چرخش شدید و شتابزده آمریکا غیرقابل درک بود تا جایی که بسیاری از تحلیلگران آنرا نوعی دام فرض کردند اما اکنون مساله روشن شده است. از سوی دیگر روسیه نیز برای آمادگی جهت اعلام تحویل سوخت هستهای به دشمن شماره یک غرب دور تازهای از عملیات روانی را آغاز کرد. روسیه در اظهاراتی پیاپی ابتدا احتمال تعلیق عضویت در پیمان نیروهای هستهای میانبرد را مطرح نمود (بعنوان تهدیدی برای اروپا) و حتی تا جایی پیش رفت که آمریکا را به حمله استراتژیک در صورت ادامه روند نصب سپر دفاع موشکی تهدید کرد. اگر چه اینها مواضع واقعی روسیه است اما هماهنگی آن با «مسلح ساختن» ایران به سوخت هستهای نیز قابل توجه است. حتی نیم نگاهی به عقب میتواند نشان دهد که چرخش شدید شورای همکاری خلیج فارس بسوی ایران نیز با اطلاع از ورود سوخت به ایران و «بسته شدن» پرونده هستهای صورت گرفته است.
|
سیاست داخلی |